مناجات هاي عاشورايي


 

انتخاب : سيد محمد صادق ميرقيصري




 
«اي خداي ابا عبدالله!«يا ليتنا کنا معک»ما را آکنده از صداقت و اخلاص کن! اي خداي عباس! تنها تويي که مي تواني عشق را با جنگاوري وادب را با دلاوري در وجود کسي متجلي کني. ما را به دست ساقي؛ ابوفاضل از اين فضايل سيراب کن! اي خداي زينب! تو را به عظمت زينب سوگند که جلوه اي از جلال زينب را به مردان و زنانمان بنمايان تا جلوه هاي فريباي دنيا در نگاهشان رنگ ببازد!
اي خداي علي اکبر! ما را در سنت ذبيح عزيزان ، پيش پاي محبوب ، شيعه حسين قرار ده!
اي خداي سکينه! به هنگامه ظهور مصيبت ، آرامش و سکينه اي عنايتمان کن که درد و داغ و بلا را چون مهر و لطف و صفا برجان خويش بپذيريم و زبان جز به مدح وشکر تونگشاييم!
اي خداي قاسم! حلاوت شهادت را شيرين تر از عسل، به ذائقه مان آشنا کن!
اي خداي علي اصغر! توکه به کوچک ترين سرباز حسين، برترين کمال را بخشيده اي ، عشق و وفا را ، از شيعيان حسين دريغ نکن.
اي خداي حبيب! دلمان را تا واپسين دم کهولت وپيري، همچنان جوان عشق حسين بدار!
اي خداي ذوالجناح! وقتي که اسبي در آستان حسين ، برمعرفتي چنان دست مي يابد، روا نيست که سالکان کوي او محروم از معرفت بمانند.ما را تا کمترين پايه معرفت حسين تعالي ببخش .
اي خداي کربلا! ما را روز به روز با اين حقيقت کربلايي که مقربانت را جام بلا بيشتر مي دهد آشناتر کن.
اي خداي عاشورا! داغ فرزندان حسين را و مصيبت شيعه را به ظهور حضرت منتقم تسلي ببخش .
اي خداي حسين! آستان حسين تو بر پابرهنگان وگمنامان و از قلم افتادگان ومهر باطل خوردگان، گشاده تر است؛ ما را از اين آستان کرامت محروم مکن.
اي خداي شام غريبان! غريبي وبي کسي تقدير اهل وعيال توست؛ ما را تب غربت و تاب و توان قرابت عنايت کن.
اي خداي مسلم بن عقيل! وقتي معشوق هست، هيچ عاشقي تنها نيست، حتي اگر همه عالم، کوفه شود، همه درها بسته گردد و همه دست ها آلوده به خدعه.
اي خداي زهير! وقتي شميم ولايت در اطراف خيمه دلمان وزيدن مي گيرد، روح پرهيز و گريز و ستيز را از ما بستان و روح عشق وتسليم و رضا عنايتمان کن!
اي خداي حر! هر روز عاشوراست و هر زمين ،کربلا و انسان، هر لحظه در معرض آزمايش و فتنه و بلا. روسفيدمان کن!
اي خداي اشک! اشک عزاي حسين، آب حيات تشيع است. ميان شيعه وگريه فاصله مينداز!
اي خداي فرات، عطش ديدار عنايت کن!
اي خداي حضرت منتقم! از نشتر عاشورا بر زخم سقيفه همچنان خون تازه مي جهد و اين زخم کهنه جز به دست قدسي مهدي مرهم نمي پذيرد .عجل علي ظهوره!»(1).
اي خداي حسين! اي خداي آن روز گرم کربلا که در آن فرزند دختر رسولت دست به نيايش بلندکرد!
اي خداي لحظه هايي که اسب ها از خشم ، سم برخاک گرم مي ساييدند و در برابر آن که از همه بيشتر دوستش داشتي، زبانه هاي آتش بودند!
اي تنها تکيه گاه حسين(ع) آنگاه که زمين براي قتل او از آسمان چشم پوشي کرد و آنگاه که مردم زمين به مرتبه اي از پليدي رسيدند که هيچ زلالي و پاکي را ياراي تحمل نداشتند!
نداي جگر گوشه پيامبرت را بر ياد برگ برگ تاريخ ثبت ، وآن واژگان پاک کربلا را که از زبانش جاري بود، در روح ما زمزمه کن!
انگار پس از صدها سال، صداي اوست که از آن غربت جانکاه، ديوارهاي زمان را شکافته است و در گوش زمانه متمدن تکرار مي شود.
مناجات اوست که سرمشق تمام مناجات هاست.
سيدالشهدا هميشه زنده است و زمزمه هاي صبح کربلاي او، به تازگي همان لحظه هاي اول، باقي است؛ آنگاه که دست به سوي آسمان بلند کرد و اين چنين زبان به نيايش گشود:
«خداوندا! اي کسي که در هر اندوهي تکيه گاه مني ودر هر سختي اميد مني!
توآن بسيار مورد اعتمادي که در هر پيشامدي تو را نزد خود مي يابم.
چه غم هايي که جگر سوز بود و راه حل ها را به بن بست مي رساند، دوست را خوار و دشمن را جسور مي کرد، [آنها را ]نزد تو آوردم و در پيشگاه تو از آنها شکوه کردم. در ميان همه، تنها اشتياق من تو بودي وهيچ کس نبود.پس گشايشي فرستادي وهرغمي را برطرف کردي.
پرودرگارا! تو ولي نعمت مني. تويي که از هر خوبي برخوردار هستي وهيچ اميدي نيست ؛ مگر اينکه به سوي تو باشد»(2).
پروردگارا، اي خداي حسين(ع)
اي خداي آن صبح گرم عاشورا که در آن فرزند پيامبر اين چنين گفت،آن کن که درحساس ترين لحظه ها اين چنين حسيني باشيم!
اي کاش که شوق ما به تو، از هر مسيري جز تو بازداردمان.... و در هر لحظه اي؛ سخت يا آسان، ما را به سوي تو سوق دهد!
سمت توشايد کربلاي گرمي باشد که رضايتت درآن است.سوي تو شايد سفري است که هرچه را دوست مي داريم با خود همراه کنيم و به فنا در راه تو بياوريم.
هرچند ما آن قهرمان مبارزه در راهت نيستيم، اما هر انساني در راه تو کربلا وماجرايي خواهد داشت. حبيبا، پس به ما بياموز...!
پروردگارا!چگونه باشيم که در آستانه سختي ها چون قهرمان کربلا به تو پناه ببريم!
اي خداي گشايش ها وغم ها! چگونه چتر حمايت تو را بر صحراي بي کسي مان گسترده ببينيم!
پروردگارا، اي خداي حسين(ع) ما در شهر شلوغ روزهاي زندگي، دنبال دريچه هاي سبزي هستيم که از آنها نسيم روح افزاي تو بردل ها مان بوزد وهيچ پنجره اي نيافتيم که به سوي بهشت تو گشوده باشد مگر حب ذي القربي.
خداوندا! ياد و راه حسين(ع) تنها گنجي است که در دست داريم، ما را برراه او استوار بدار!

پي نوشت :
 

1. سيد مهدي شجاعي ،مناجات،صص 43-46.
2.محمد حسين اعتمادي موسوي،لمعه من بلاغه الحسين،مناجات امام حسين(ع) درصبح عاشورا،ص102.
 

منبع:اشارات 128